آموزش چرتکه از صفر تا صد برای مبتدیان
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۵۴۶۴
چرتکه بیشتر برای آموزش مفاهیم ریاضی به کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار میگیرد.
آموزش چرتکه، که یک ابزار ساده و مفید برای یادگیری ریاضی است، میتواند به کودکان و حتی بزرگسالان کمک کند تا مهارتهای حسابی خود را ارتقا دهند. در این مقاله، به طور خلاصه روش یادگیری ابزار چرتکه را برای شما توضیح میدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتدا باید گفت که چرتکه یک دستگاه ساده محاسباتی است که معمولاً شامل یک دسته دایرههایی است که به هم متصل هستند. این دایرهها شامل اعداد، نمادهای ریاضی (مانند +، -، × و ÷) و مجموعهای از علائم ریاضیاتی مختلف میشوند که در آنها میتوانید از نمادهای جمع، تفریق، ضرب و تقسیم استفاده کنید.
چرتکه بیشتر برای آموزش مفاهیم ریاضی به کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار میگیرند. به دلیل طرح آسان و ساده آنها، کودکان میتوانند با این ابزار به راحتی مفاهیم پایه ریاضی را فرا بگیرند. همچنین، چرتکه برای تقویت مهارتهای حسابی در بزرگسالان نیز مفید هستند.
چرخهای چرتکهای شامل یک صفحه دایرهای هستند که روی آن اعداد و علامتهای ریاضی نوشته شدهاند. در طول دوران صفحه، اعداد و علامتهای ریاضی بر روی یک نوک قلم قابل رویت هستند و با چرخاندن دستگاه، نوک قلم به اعداد و علامتهای مختلف منتقل میشود تا اعمال ریاضی مورد نظر انجام شود.
از آنجایی که چرتکه برای انجام عملیاتهای ریاضی ساده به کار میرود، این ابزار محاسباتی تقریباً از بین رفته و جایگزینی در دنیای دیجیتال پیدا کرده است. با این حال، استفاده از چرتکهها به عنوان یک ابزار آموزشی و ترفیع مهارتهای حسابی کودکان و نوجوانان همچنان موثر است.
3 روش یادگیری چرتکهدر مدارس و دانشگاهها، یادگیری ریاضیات و تمرین محاسباتی همیشه بخش مهمی از برنامه درسی بوده است. با این حال، یادگیری محاسبات بهصورت سنتی اغلب بهطور خشک و با استفاده از تکرارهای بیتابی بوده که برای بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان کمی جذاب نبوده است. ابزار چرتکه، یک راه متفاوت و جذاب برای یادگیری ریاضیات است که به شیوهای تعاملی و برای تمام سنین مناسب است.
در اینجا قصد داریم 3 روش برای یادگیری چرتکه را به شما توضیح دهیم:
یادگیری از طریق کتابهای درسی و منابع آموزشی
یکی از راههای مهم یادگیری چرتکه، استفاده از کتابهای درسی و منابع آموزشی است. کتابهای مختلفی در بازار وجود دارند که به شما کمک میکنند این ابزار را درک کنید و نحوه استفاده از آن را بیاموزید. این کتابها به طور کامل نحوه استفاده از ابزار چرتکه و نحوه حل مسائل ریاضی با استفاده از آن را شرح میدهند. در این روش، باید با دقت به مطالب و تمرینهای کتابهای درسی توجه کنید و تمرینهای مرتبط با هر فصل را حل کنید.
یادگیری از طریق آموزشگاهها و دورههای آموزشی
دورههای آموزشی و آموزشگاهها نیز یکی از راههای موثر یادگیری چرتکه هستند. در این دورهها، شما با مفاهیم و نحوه استفاده از ابزار چرتکه آشنا میشوید. همچنین، در این دورهها تمرینهای مرتبط با هر فصل به شما ارائه میشود تا بتوانید تجربه عملی را در یادگیری چرتکه داشته باشید. در این روش، از نظر تجربی، یادگیری بهتری از دیگر روشها به دست میآید.
یادگیری از طریق استفاده عملی
یکی از بهترین روشهای یادگیری چرتکه، استفاده عملی از این ابزار است. با تمرین عملی، میتوانید به سرعت با چرتکه آشنا شوید و مهارتهای لازم برای انجام عملیاتهای ریاضی با آن را به دست آورید.
برای شروع، میتوانید با خرید یک چرتکه، ابتدا انواع اعداد و نحوه قرارگیری آنها در چرتکه را بیاموزید. سپس با انتخاب یک عملیات ریاضی ساده مانند جمع یا تفریق، میتوانید با تکرار تمرینهایی که با اعداد روی چرتکه انجام میدهید، با چرتکه آشنا شوید و نحوه انجام عملیاتها با آن را بیاموزید.
در این روش، میتوانید با تمرین و تکرار عملیاتهای مختلف، نحوه استفاده از چرتکه را به خوبی فراگیرید و به دست آوردن مهارتهای لازم برای انجام عملیاتهای پیچیده تر را آسان تر کنید.
آموزش چرتکه به کودکانآموزش چرتکه به کودکان یک روش مفید برای آشنایی کودکان با مفاهیم ریاضی پایه است. این روش به کودکان کمک می کند که به طور سرگرم کننده و بازیگونه به محاسبهی اعداد بپردازند.
برای آموزش چرتکه به کودکان، ابتدا باید این ابزار را به آنها معرفی کنید و با استفاده از آن، به کودکان نحوه استفاده از چرتکه و انجام محاسبات ساده را نشان دهید. بهتر است از مثال های ساده و مرتبط با دنیای کودکان برای آموزش چرتکه استفاده کنید.
با آموزش مفاهیم پایهی ریاضی به کودکان با استفاده از چرتکه، آنها می توانند به مفاهیمی مانند جمع، تفریق، ضرب و تقسیم آشنا شوند. با تمرین و تکرار، کودکان می توانند توانایی محاسبه اعداد بزرگتر را نیز پیدا کنند.
همچنین، استفاده از بازیهای چرتکه نیز یک روش جذاب برای یادگیری چرتکه است. بازی های چرتکه می توانند به کودکان کمک کنند تا تفکر منطقی و محاسباتی خود را تقویت کنند و به آنها اجازه دهند تا با چالش های جدید روبرو شوند.
آموزش چرتکه به کودکان به آنها کمک می کند تا با یادگیری مفاهیم ریاضی پایه از جمله اعداد، عملیات ریاضی و توانایی حل مسائل، توانایی های محاسباتی خود را تقویت کنند و به آنها کمک می کند تا از محاسبات در زندگی روزمره خود استفاده کنند.
کلاس چرتکه در اصفهان: مفهوم، فواید و نحوه ثبت نامکلاس چرتکه در اصفهان یک فرصت عالی برای دانشآموزان، دانشجویان، والدین و افرادی که به دنبال افزایش دانش و مهارتهای ریاضی خود هستند، است. چرتکه یکی از ابزارهای ریاضی ساده است که برای انجام محاسبات ریاضی مانند جمع، تفریق، ضرب و تقسیم استفاده میشود. در این کلاسها، دانشآموزان با چرتکه آشنا میشوند و مهارتهای محاسباتیشان را بهبود میبخشند.
یکی از مزایای کلاس چرتکه در اصفهان این است که دانشآموزان و دانشجویان میتوانند از دانش مربیان مجرب و کارآزموده در این زمینه استفاده کنند و بهبود مهارتهای ریاضی خود را در زمان کوتاهی به دست آورند. همچنین، این کلاسها بازیها و تمریناتی را ارائه میدهند که به کودکان کمک میکند تا از طریق بازی و سرگرمی، مهارتهای ریاضی خود را بهبود ببخشند.
در این کلاسها، به دانشآموزان نحوه استفاده از چرتکه، نحوه حل مسائل ریاضی با استفاده از چرتکه و همچنین نحوه اعمال عملیات مختلف بر روی چرتکه آموزش داده میشود. همچنین، دانشآموزان میتوانند به صورت تمرینی با استفاده از چرتکه مسائل ریاضی مختلف را حل کنند و بهبود مهارتهای خود را ارتقا دهند.
برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر می توانید با آکادمی چرتکه در ارتباط باشید.
کد خبر 661129منبع: ایمنا
کلیدواژه: چرتکه ریاضی کودکان نوجوانان آموزش شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق آموزش چرتکه به کودکان انجام عملیات ها نحوه استفاده یادگیری چرتکه مفاهیم ریاضی برای یادگیری دانش آموزان برای آموزش برای انجام دوره ها کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۵۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت «ایران» از زندگی در باغچهبان
مثل «باغچهبانی» که از نگاه کردن و رسیدگی به تکتک درختان باغش سیر نمیشود و از به بار نشستن آنها حظ میکند، چشمهای او هم هر بار به سمت دانشآموزی سُر میخورد، میشکفد و غرق در شادی میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سالهاست روی ویلچر نشسته و اما شانه به شانه دانشآموزانش راه میرود و به امید به بار نشستن تلاشهایش، درست مثل یک باغبان آنها را میپروراند. با خندههای «بیصدای» شأن میخندد و حرفهای ناگفتهشان را به خوبی میشنود و به آنها پاسخ میدهد.
«ایران جابری» حدود ۲۵ سالی است که هر روز به عشق دانشآموزانش مسیر خانه تا مدرسه را با ویلچر طی میکند تا به دبستان «باغچه بان» برسد؛ مدرسهای که نامش همه را یاد جبار باغچهبان که اولین مدرسه ناشنوایان ایران را راه اندازی
اتاق خبر صبا - نستوه - ویرایش خبرگزاری - نسخه ۷.۴.۷، ساخت ۲۰۲۳۰۷۰۱.
Informationخبر «روایت «ایران» از زندگی در باغچهبان (۷۴۹۶۳۶)» ذخیره شد
کرد، میاندازد.
در روزهایی که نام معلم بیش از هر زمان دیگری بر زبانهای جاری میشود، گروه ایمنا مسیر هشتاد کیلومتری را پیمود تا در سفر نیمروزهای به شهرضا، روایتگر زندگ ی «ایران جاوری» معلم دارای معلولیتی باشد که زندگی را موهبت خداوند به خود میداند، باشیم.
لبانش خندان و چشمانش پر از شور و عشق زندگی کردن بود، این را به وضوح میتوانستی ببینی، دلیلاش معلوم است، در طول تدریس، حضور بچهها، دنیای پاک و شیطنتهای خاصشان به او روحیه میدهد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچهها خوشحالش نمیکند، این معلم فداکار با وجود بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» که از سالها قبل درگیر آن شده و ویلچرنشین است، باعشق و علاقه فراوان و انگیزه بسیار بالا هر روز سرکار خود حاضر شده و اوقات بسیار زیادی را برای خدمت به دانشآموزان معلول آموزشگاه باغچهبان شهرضا صرف میکند.
جاوری به سادگی شروع به معرفی خود میکند: در ششم بهمن ۱۳۵۱ در اصفهان به دنیا آمدم و از سن ۱۲ سالگی به تدریج دچار بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» شدم، دیستروفی عضلانی به بیماری ژنتیکی بازمیگردد که موجب ضعف پیشرونده و تباهی عضلات اسکلتی بدن (یعنی همان عضلاتی که هنگام حرکت ارادی به کار میگیریم) میشود. در طول دوران تحصیل تا قبل از سن ۱۲ سالگی همواره در مدرسه به عنوان دونده و کوهنورد مشهور بودم و هیچیک از دانشآموزان پای رقابت با من را نداشتند، به طوری که یک روز با یکی از دانشآموزان کلاس پنجم با تعیین مسافتی توسط معلمان مسابقه دو برگزار شد و دوستم با گریه از معلم درخواست تعویض مرا داشت، چرا که میدانست برنده مسابقات هستم، بسیار خرسند بودم که در آن مسابقه برنده میشوم و رتبه کلاسام بالا میرود، هنگامی که سوت مسابقات نواخته شد هر دو شروع به دویدن کردیم، اما در میانه مسیر بدون هیچگونه اتفاقی، دیگر نتوانستم مسافت را طی کنم و نتایج مسابقات به نفع دوستم تمام شد، در مسیر بازگشت به منزل به دلیل شدت ناراحتی و استرس به زمین خوردم و شروع بیماریام هم از آنجا بود، افراد که به این بیمار مبتلا هستند بارها بر زمین خوردنها مکرر را تجربه میکنند، در دیسترفینوپاتیهای شدید، ضعف عضلانی به تدریج باعث ایجاد جمعشدگی و انحراف در ستون فقرات و دست و پا میشود و این تغییر شکلها حمل و نقل بیمار را مشکلتر میکند و شدت ضعف عضلانی بازهم افزایش مییابد.
او ادامه میدهد: در دوران تحصیل چه در مدرسه و دانشگاه با وجود اعتماد به نفس بالایم هیچ نگاه ترحمآمیزی به من نشد، همه اینها را مدیون خانوادهام هستم که با نوع تربیتشان مرا قوی بار آوردند، در طول دوران تحصیل همواره سعی داشتم از گوشهگیری پرهیز کنم، به همین خاطر رابطه خوبی با همکلاسیهایم برقرار کردم و دوستان زیادی دارم، برای کنار آمدن با این بیماری دوران بسیار سختی را گذراندم، چرا که همیشه خاطرات مسابقات دو و کوهنوردی یادآور روزهای خوش زندگیام بود، اما دیگر نمیتوانستم بدوم یا از کوه بالا بروم!
جاوری بیان میکند: از بچگی میخواستم معلم شوم و با گرفتن گچ در کنار تخته سیاه با دانشآموزان زندگی کنم و اکنون بدون اینکه احساس کنم بیمارم، زیباترین احساسات را نثار زیباترین گلهای باغچه علم و دانش میکنم، در سال ۷۰ در رشته علوم انسانی دیپلم گرفتم، همان سال در دانشگاه تهران قبول شدم و در رشته الهیات لیسانس گرفتم و تا پایان تحصیلات، به جز سختیهایی که برای بالا رفتن از پلههای دانشگاه متحمل شدم، مشکل خاصی نداشتم و تنها به دلیل وجود پلههای دانشکده، مجبور به استفاده از ویلچر شدم، اما بعد از گرفتن لیسانس، به دلیل تحصیل در رشته الهیات با گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی باید در سازمان ارشاد و به تبع آن ادارات استخدام میشدیم با توجه به این رشته و علاقه شدیدی که به شغل معلمی داشتم، ابتدا به اداره ارشاد و کتابخانههای سطح شهر مراجعه کردم، اما من را نپذیرفتن و در ادامه برای پیدا کردن شغل هر هفته از سال ۷۴ تا ۷۹ به اداره آموزش و پرورش استان میرفتم، اما به علت شرایط بیماریام کاری که مناسب من باشد، پیدا نمیشد تا اینکه در این رفت و آمدها مکرر یکی از مسئولان آموزش و پرورش، حضور در مدارس استثنایی را پیشنهاد دادند.
این معلم پر تلاش میگوید: پس از روزها و سالها بالاخره در ششم اردبیهشت سال ۷۹ که به هیچ وجه نیروی از سوی آموزش و پرورش جذب نمیشد، به طور معجزه آسایی یک ابلاغیه هشت ساعت حقالتدریس در مدرسه استثنایی باغچهبان به عنوان معلم پرورشی صادر شد، با وجود وضعیتم مدیر مدرسه با خوبی استقبال کردند و حتی با خنده بدون اینکه حتی کوچکترین اشارهای به وضعیت جسمیام کند، مرا پذیرفت.
شعرخوانی دانشآموزان ناشنوا با استفاده از شیوههای ابتکاری و خلاقاین معلم پرورشی فداکار روزهای اولیه شروع دوران معلمیاش را اینگونه روایت میکند: مدرسه باغچهبان ویژه افراد ناشنوا، نابینا، کم توان ذهنی و چند معلولیتی بود، به دلیل تحصیل در رشته الهیات، هچگونه آشنایی با این محیط نداشتم، اما چون در دوران دانشگاه خط بریل را یکی از دوستان دوره تحصیل دانشگاهی آموخته بودم و به خط بریل برای او نامه مینوشتم تا حدودی به آن آشنا بودم، اما با حرکات ایما و اشاره دانشآموزان ناشنوا به هچوجه آشنایی نداشتم که با کمک همکاران و در کنار دانشآموزان طی دو هفته زبان اشاره را آموختم و سر کلاس درس رفتم.
او میافزاید: در طول تدریس، حضور بچهها، دنیای پاک و شیطنتهای خاصشان به من روحیه میداد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچهها خوشحالم نمیکرد، اگر خوشحال بودند از صمیم قلب برایشان خوشحال میشدم، از سال ۷۹ تا ۸۴ به عنوان معلم پرورشی حقالتدریس توانستم از سوی آموزش و پرورش استان عنوان معلم نمونه را کسب کردم و در دوران خدمتم ضمن یادگیری رشته کامپیوتر، فعالیتهای مورد نیاز مدرسه را انجام میدادم.
جاوری با اشاره به اینکه تلخ و شیرین کار با کودکان استثنایی زیاد است، میگوید: شیرینی لحظه سخن گفتن یک دانشآموز ناشنوا را با هیچ حس لذتبخش دیگری عوض نمیکنم، زیرا دنیای این کودکان خاص، بیریا و پر از صداقت است، این دانشآموزان با چشمان خود میشنوند و با دستان خود سخن میگویند، به همین دلیل سعی کردم با کمک آنها گروه سرودی را در مدرسه تشکیل دهم که باورش برای بعضی از افراد سخت بود، چرا که معتقدم این بچهها با چشمانشان میشنوند و با دستهایشان حرف میزنند؛ دنیای آنها آنقدر متفاوت است که فارغ از هیاهوی مردم این جهان به گفتوگو با هم مینشینند.
او معتقد است: هر صدایی برای خودش ارتعاش خاصی دارد و تمام استخوانهای بدن ما ارتعاش را درک و حس میکنند؛ چون گوش ما میشنود، ما یاد گرفتهایم که صداها را از طریق گوش بشنویم، اما افراد کمشنوا از طریق کل استخوانهای بدنشان قادر به در یافت ارتعاش صداها هستند، از اینرو گروه سرود ناشنوایان مدرسه باغچهبان استثنایی شهرضا را با استفاده از شیوههای ابتکاری و خلاق به جایگاهی برتر در سطح شهر رساندم.
این مربی توانا نحوه آموزش اجرای سرود و انتقال جان کلام به ناشنوایان و تشکیل گروهی سرودی موفق را این گونه بیان میکند: روزی که کنار تخته سیاه تدریس میکردم، احساس کردم بچهها لذتی از خواندن شعر نمیبرند و خیلی سعی کردم که احساس شعر را به بچهها انتقال دهم؛ اما نشد تا اینکه ریتم شعر را با اجرا و با کمک معلمان روی دستانم آوردم و چندین ماه آموزش اشعار به دانشآموزان را پیگیری کردم و وقتی بچهها اجرا داشتند، کسی باورش نمیشد که بتوانند محتوای شعر را این قدر زیبا و با احساس با دستانشان بیان کنند.
جاوری هدف از آموزش به این کودکان را وارد کردن آنها به جامعه عادی عنوان میکند و میگوید: معلمان آموزش و پرورش استثنایی، افرادی صبور، فداکار و با والدین هم در ارتباط هستند، مسئولیت عمده این معلمان، ارائه آموزش و تمرینهای درمانی به دانشآموز است.
جامعه معلولان شهرضا را راهاندازی کردم / آموزش زبان انگلیسی و عربی به دانشآموزان روشندلاو ادامه میدهد: بازه زمانی که وارد آموزش و پرورش نشده بودم از سال ۷۴ تا ۷۹ جامعه معلولان شهرضا را راهاندازی کردم و در این دوران به مرکز بهزستی شهرضا مراجعه میکردم که متوجه وجود اتاقهای بدون کارایی شدم و از مسئولان آن اداره درخواست کردم که یکی از اتاقها را برای تدریس زبان انگلیسی در اختیارم بگذارند، البته بعضی روزها عصرها در منزل خود بدون هیچ هزینهای مکالمه زبان انگلیسی و آموزش زبان عربی، قرآن به زبان انگلیسی را برای دانشآموزان نابینا انجام میدادم و تاکنون زبانآموزان نابینای زیادی را تربیت کردهام، همچنن سعی کردم در جذب دانش آموزان به مسائل دینی و آموزش احکام نماز و روزه بسیار خلاق عمل کنم تا دانشآموزان با اشتیاق بیشتری در این مسیر گام بردارند.
این معلم فداکار که در آستانه بیست و پنجمین سال خدمت در آموزش وپرورش به سر میبرد، همچنین نویسنده کتاب بازیهای بومی و محلی است که با استقبال زیاد جامعه فرهنگی و دانشآموزان مواجه شده و حکم قهرمانی در رشته ورزشی بوچیا را نیز در کارنامه فعالیتی خود دارد، میگوید: به واسطه معلولیتم و درک متقابل درد و رنجی که این دانشآموزان متحمل میشوند و عشق و علاقه به آنها، هر روز با انگیزه بیشتری بر سرکار خود حاضر میشوم.
جاوری که خوش خلقی و حسن رفتارش زبانزد همکاران، والدین و دانشآموزان است، در ادامه از دغدغه خود برای دانشآموزان استثنایی میگوید: آرزویم فراهم شدن امکانات کافی برای دانشآموزان کم توان ذهنی و معلول است و دوست دارم شرایط کاری برای آینده آنها فراهم شود، همچنین به مدارس فنی و حرفهای مختص آنها نیاز داریم، چرا که باید در آینده استقلال پیدا کنند، دغدغه آینده آنها بزرگترین نگرانی ما و خانوادههایشان است و البته با توجه به نیازی که در آنها دیده میشود، شرایط گفتار و درمان برای آنها فراهم شود.
او میافزاید: گاهی برخی خانوادهها خسته و ناامید میشوند و صبر و تحملشان کم میشود، بنابراین براساس نیاز هر ماه جلسهای با خانواده آنها میگذاریم و سعی میکنیم با تک تک خانوادهها صحبت و به نوعی تزریق روحیه کنیم، البته راهکارهایی را پیش پای خانوادهها میگذاریم و با توجه به اینکه به اخلاق این کودکان به خوبی آگاهیم، سعی میکنیم بهترین راه حل را به آنها پیشنهاد کنیم و به آنها میگوئیم که این کودکان با دیگران هیچ فرقی ندارند و تنها پیشرفت کاریشان کمی کند است و در هر جلسه با پیشرفتهایی که از کودکان به آنها نمایش میدهیم، امید به آینده در دل خانوادهها جانی دوباره میگیرد.
این معلم ایثارگر در پایان، بدون احساس خستگی از ۲۵ سال تلاش در راه تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا میگوید: من عاشق کارم هستم و هیچ وقت نشده که بعد از ساعتها کار احساس خستگی کنم، برای من کار با این بچهها خود زندگی است که با هر کلمه جدیدی که بچهها یاد میگیرند، دریچهای تازه از امید به رویم باز میشود، بهترین صدا برا من، صدای کودکان ناشنوایی است که میکوشند تا به همه بگویند شنواترین هستند، بهترین تصویر برای من تصویری است که کودکان نابینا با آن خدا را وصف میکنند.
کلام آخر باغبان مهربان باغچهبان که با بغضی در گلو و اشک بر زبان جاری میشود: دغدغهام آینده کودکان باغچهبان است که روزها و ماهها را در کنارشان گذراندم، همیشه به فردای آنها میاندیشم، مهم است که نگاهی ویژهتر به آنها داشته باشیم و خودمان را جای والدین این کودکان قرار دهیم، چرا که آنها هم فرزندان همین آب و خاک هستند و نیاز به رشد دارند، پس هر آنچه را که برای کودکان عادی خواستهایم و فراهم کردهایم، را باید برای کودکان با نیازهای ویژه هم فراهم شود تا شاهد پیشرفت چشمگیر آنها نیز باشیم.
گزیدهای از همراهی یک روزه ایمنا با ایران جاوری را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
کد خبر 749636